loading...
اس ام اس داستانک
بلاگغ

سلام از این که به بلاگ من امدید متشکرم.این بلاگ درحال بروز رسانی هست انشالله تا اخر های رمضان نصف این بلاگ را کامل میکنم 

من در این بلاگ هدفم سر گرمی دوستان بود و در این بلاگ اس ام اس و داستان های بیشتری میزارم

یوسف طناور بازدید : 43 دوشنبه 23 تیر 1393 نظرات (0)

روزی بهلول از کوچه ای می گذشت. کودکانی را دید که مشغول بازی هستند؛ ولی یکی از آنها ایستاده است و بازی نمی کند. بهلول به او گفت: می خواهی وسیله بازی برای تو بیاورم ، تا تو با کودکان دیگر به بازی بپردازی؟

کودک پاسخ داد: خداوند ما را برای بازی کردن نیافریده است!

-بهلول پرسید: پس ما را برای چه هدفی آفریده شده ایم؟

-کودک گفت: برای عبادت پروردگار چنانچه خدا در قرآن می فرماید:

" افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون "یعنی آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما بازنمی گردید؟!

بهلول گفت: شما هنوز کوچک هستید و به سن بلوغ نرسیده اید.

کودک با کلامی دلنشین پاسخ داد:

- مادرم را دیدم که می خواست آتش روشن کند. او هیزمهای کوچک را در اجاق گذاشت و آتش زد، سپس هیزم های بزرگ را روی آنها گذاشت تا آتش بگیرند! بهلول از دانایی بسیار کودک در حیرت شد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
hh



درباره ما
Profile Pic
اس ام اس عاشقانه طنز جوک با حال داستان های جدید قدیمی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرت در مورد بلاگ چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1016
  • کل نظرات : 44
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 44
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 89
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 891
  • بازدید سال : 11,037
  • بازدید کلی : 101,208